loading...

miraculous * Ladybug

اینجا یک کانال فعال و بروز میراکلس هستش که شما رو با جدید ترین خبر ها اشنا میکنه.

بازدید : 228
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 18:39

ترسیدم پشت سرم رو نگاه کردم ادرین بود امد طرفم و روی نیمکت کنارم نش
ست سرش رو انداخت پایین
♤میدونی چی سخت تر از شکست عشقی هست
با تعجب بهش نگاه کردم
♡چی
♤اینکه ببینی عشقت جلو روت زجر میکشه
سرم رو انداختم پایین سردم بود یهو یه چیز گرم فرود اود نگاه کردم پلیور ادرین بود
♡ممنون
♤تو نمیدونی چه زجری کشیدم مرینت قلبم درد میکنه حس میکنم دارن شکنجم میکنن هر ثانیه که میگذره حس میکنم که قلبم در حال خورد شدنه حرف تو برام سنگین بود عشق تو برای من بد تمام شد زندگی یه بازی هست بازی سرنوشت بازی عشق باید قوی باشی تا بمونی تو لرزیدی امیدوارم کسی ک۶ معشوق بعدی تو هست مثل من باشه
بلند شد خواست بره نه من نباید بزارم باید بجنگم بلند شدم دسش رو گرفتم سرش رو برگردوند و به من نگاه کرد برای اولین بار لوکنت نگرفتم حرف دلم رو زدم و نترسم.
♡ادرین نه تمام نشده لطفا یه شانس دیگه به من بده
ادرین سرش رو انداخت پایین
♤تو خانواده من فرصت دوباره معنی نمیده
زانوهام سست شد افتادم رو زمین ادرین بی تفاوت به راهش ادامه داد
♡ترا خدا نرو ادرین ادریننننننن
ادرین رفته بود به خودم لعنت میفرستادم که اینکار رو کردم نمیدونم چقدر گذشت که هوا داشت روشن میشد
خیلی فکر کردم نه من اونو از دست نمیدوم رفتم داخل ادرین رو کاناپه خوابش برده بود رفتم پتو اوردم روش گرفتم کارم دست خودم نبود پیشونیش رو بوسیدم
رفتم و گرفتم خوابیدم هنوز چشمم رو رو هم نزاشته بودم الیا بیدارم کرد بیدار شدم رفتم بیرون همه رو میز بودن صبحانه رو که خوردیم قرار شد بریم بیرون وسایلمون رو جمع کردیم اما چیزی نداشتم تو را الیا برام عینک افتابی کرم زد افتاب و کلاه افتابی خرید رفتیم لب دریا داشتیم بازی میکردیم که یهو یه توپ خورد تو سرم نگاه کردم لوکا داشت میخنندید جولیکا گفت :
&اوپس حواسم نبود
اعصابم بهم ریخت یهو یه توپ از ناکجا اباد خورد تو صورت جولیکا
♤اوپس ببخشید حواسم نبود
همه خندید رفتم طرف ادرین وقت اجراء نقشه بود جوری که فقط اون بشنوه گفتم
♡من دست از تلاش بر نمیدارم یه اشتباهی کردم پاشم هستم قلب شکستت رو ترمیم میکنم و دردت رو دوا میکنم اما نمیرم بعد رد شدم زیر چشی نگاهش کردم خشک شده بود
خندیدم و رفتم بعد از اون رفتیم اب بازی و بعد رفتیم ابمیوه خوردیم هرکدوم یه چیز سفارش میداد من البالو ادرین انگور قرمز نینو سیب الیا اب پرتقال بعد از خوردن نوشیدنی موقع نهار شد رفتیم داخله رستوران و غذا خوردیم هی الیا میگفت :
$رستوران من غذا‌هاش بهتره این چیه انگار موز سوختس کبابش هم بیشتر بی مزس سبزیش هم که بخار پز نکردن و سرخ کردن
بعد نهار رفتیم بیرون و تا شب بازی کردیم شب همه دور اتیش جمع شدیم لوکا گیتارش رو گرفت و اهنگ زد
تنها در تمام لحظات
به فکرتم
نمیره فکرت از سرم
حتی برای یک ثانیه
خسته شد از تنهایی
بیا پیشم تو که زیبایی
از دست تو دلم گرفته
کاش تو بیای از دلم در بیاری
قلبم برای تو میتپه
مغزم میگه اونو برنجون
من ماندم بین دوراهی
این دوراهی سخت چیه
که من بینش موندم
کمکم کن کمکم کن
ای یار شیرین

قوانین حاکم بر نگهداری حیوانات خانگی در آپارتمان ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی